هر کسی که به نحوی با دنیای وب سر و کار دارد با مفهومی به نام بازاریابی درونگرا یا بازاریابی جاذبه ای آشناست. این مفهوم که برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ توسط برایان هالیگان مطرح شد در ابتدا صرفا برای کسب و کارهای کوچک مورد استفاده قرار میگرفت اما به تدریج به یک مکتب فکری قدرتمند تبدیل شد که امروزه میبینیم نقشی اساسی در رشد و ارتقای کسب و کار های کوچک و بزرگ دارد.
در تعریفی دقیق از وبسایت Hubspot میخوانیم:
“بازاریابی درونگرا یا بازاریابی جاذبه ای خلق محتوای با ارزش و ایجاد فضای اختصاصی برای مخاطبان است به نحوی که به نیازهای او پاسخ مناسب دهد و او را جذب کند”.
به زبان سادهتر
بازاریابی درونگرا در واقع همان روش جذب هدفمند مخاطبان به سایتمان و تبدیل آنها به مشتری از طریق تولید محتوای با کیفیت بدون آنکه برای جلب توجه مشتریان و دیده شدن توسط آنان التماس کنیم!
حال ببینیم این بازاریابی درونگرا که این چنین مورد مدح و ستایش قرار گرفته، قرار است دقیقا چه کمکی به ما بکند؟
- این نوع از بازاریابی به ما کمک می کند مخاطبان هدف خود را نشانه رویم.
- به ما کمک میکند که بازدیدکنندگان وبسایت خود را به مخاطبان دائمی تبدیل کنیم.
- کاربران سایت ما را همراهی کرده و در جهت فرآیند خرید سوق میدهد.
- نرخ بازگشت سرمایه بسیار بالایی دارد و به عنوان سرمایه گذاری مطمئنی شناخته میشود.
در تعریفی دیگر در خصوص بازاریابی درونگرا آمده است:
بازاریابی درونگرا چیست؟
بازاریابی درونگرا یک استراتژی است که از بسیاری از انواع بازاریابی ها مانند بازاریابی محتوا، وبلاگ ها، رویدادها، سئو، شبکه های اجتماعی و غیره استفاده میکند تا آگاهی از نام تجاری ایجاد کرده و کسب و کارهای جدیدی جذب کند. در تضاد با بازاریابی برونگرا، که در آن بازارایابانتلاش میکنند تا مشتری را پیدا کنند، بازاریابی درونگرا توجه مشتریان را جلب میکند و باعث میشود تا به راحتی پیدا شوند.
چرا امروزه بازاریابی درونگرا مبحث داغ روز است؟
ما در دنیایی زندگی میکنیم که سرعت ایجاد اطلاعات بسیار بالا و سریع است. بر اساس IBM (ماشینهای تجاری بین المللی)، روزانه چیزی بسیار بیش از ۲.۵ میلیارد بایت اطلاعات ایجاد میکنیم. تا این حد که ۹۰ در صد از دادهها در جهان تنها در دو سال گذشته ایجاد شدهاند. خریداران امروز بسیار قدرتمندتر شدهاند. اینترنت برای آسودگی کاربران، اطلاعات مورد نیازشان را به سرعت در اختیار آنان قرار میدهد. کابران میتوانند به اطلاعاتی دقیق نظیر قیمت و مشخصات کامل خدمات و یا محصولات به صورت ۲۴ ساعت و ۷ روز هفته با چند حرکت انگشت شست خود، دسترسی داشته باشند. در این میان، شبکه های اجتماعی آنها را تشویق میکند تا اطلاعات را مقایسه و به اشتراک بگذارند. این در حالی است که دستگاههای موبایل بعد و جنبهی “هر زمان و هر مکان” را دارند و کار کاربران را سادهتر کردهاند.
بازاریابی درونگرا بسیار قدرتمند است زیرا شما قدرت این را دارید که به مشتری و یا کاربر دقیقا همان اطلاعاتی را بدهید که به دنبال آن هستند. این باعث ایجاد اعتماد، اعتبار و قدرت در هر زمینهی کاری میشود. به همین دلیل تکنیکهای بازاریابی سنتی بر اساس جلب توجه دیگران بر پا شده است. عدم جلب توجه مشتری یا کاربر باعث کم و کمتر شدن تاثیر این نوع بازاریابی خواهد شد.
زمان بازاریابی درونگرا
برای جایگزین کردن تکنیکهای بازاریابی “جلب توجه” قدیمی، شرکتها روشهای جدیدی را جهت آگاهی رساندن، توسعه روابط و ایجاد لید انجام میدهند. به طور خلاصه، بازاریابی درونگرا مشتریان را برای شما جذب میکند و نه اینکه شما مشتریان را تعقیب کنید. این به کاربران کمک میکند تا در اولین مراحل از فرآیند تصمیم گیری خود شما را پیدا کنند. همچنین منجر به تاثیر بیشتر در آیندهی تصمیم گیری در خرید کاربران خواهد شد.
چرا برای دوام آوردن کسب و کار به بازاریابی درونگرا نیاز داریم؟
بازاریابی درونگرا مزایای متعددی را ارائه میدهد. هنگامی که از این مزایا به طور موثر استفاده شوند، میتوان:
- برندی برتر را ایجاد کنید و در خریدهای آینده تاثیرگذار باشید.
- اشتراک گذاری شبکه های اجتماعی و لینکهای درونی ایجاد کنید.
- مشتریان را در کسب و کار خود در اولویت قرار دهید. در حقیقت سکان کار را به دست آنها بدهید.
- آگاهی از نام تجاری را افزایش دهید.
- کمک به بهینه سازی موتورهای جستجو
- قادر کردن مشتریان در مشارکت با برند شما در هر زمان و هر مکانی که نیاز دارند، به صورت ۲۴ ساعت و در ۷ روز هفته.
- ایجاد لیدهای با کیفیت و واجد شرایط برای پول کمتر در مقایسه با بازاریابی سنتی.
برخلاف طرحهای بازاریابی سنتی، تلاشهای بازاریابی داخلی در طول زمان بر روی خودشان تاثیر میگذارند. برای مثال یک قطعه از یک محتوای بسیار قوی از مطالب، منافع فوری و بلند مدت زیادی را ارائه میدهد. برای شرکت شما توجه به ارمغان میآورد. همانطور که محتوا بیشتر در معرض دید قرار بگیرد، میتواند منبع خوبی برای ترافیک ورودی در بازاریابی درونگرا از طریق بهینه سازی موتورهای جستجو، اشتراک گذاریهای شبکه های اجتماعی و نیز به اشتراک گذاری از طریق دهانها، باشد.
کلید اصلی این است که یک استرتژی محتوای استراتژیک داشته باشیم با انجام این کار محتوای ارزشمندی به مخاطبین خود ارائه خواهیم داد. همین کمک میکند تا آنها را به چرخهی خرید هدایت کنیم و نیز اعتمادشان را جلب کنیم. تمامی این فرآیند، موجب فروش بیشتر در طول زمان و موفقیت کسب و کار خواهد شد.
شاید این سوال در ذهن شما هم شکل گرفته باشد که بازاریابی درونگرا با بازاریابی سنتی چه تفاوتی دارد؟
در پاسخ باید بگویم که در بازاریابی به روش سنتی، تمام تمرکز ما بر روی ارائهی ویژگیهای محصولات و خدمات ما بود. اما در بازاریابی جاذبه ای یا بازاریابی درونگرا تمرکز ما معطوف به ارائهی مزایایی از محصولات و خدماتمان است که به کمک آنها دغدغهها و مشکلات مشتریان برطرف میشود. ارائهی این قبیل ویژگیها در قالب محتوای ارزشمند به دغدغههای ذهنی مشتریان پاسخ میدهد.
نکتهی حائز اهمیت در دنیای امروزی این است که مشتریان به محصولات و خدمات ما اهمیتی نمیدهند. بلکه به مشکلات و نیازهای خود توجه میکنند و اگر محتواهای ما، خوراک ذهنی مناسبی در جهت کاهش دغدغههای آنان را فراهم کنند، آنگاه آنها برای برطرف کردن نیازهایشان ما را به جای رقبا انتخاب میکنند.
۴ دلیل اصلی انتخاب بازاریابی درونگرا :
۱) بسیار اقتصادی و مقرون به صرفه است.
در تبلیغات و بازاریابی سنتی، بودجههای سرسام آوری را برای تبلیغات چاپی، بنری، تلوزیونی، رادیویی و … پرداخت میکردیم که تنها آوردهی آنها خالی شدن جیب هایمان بود و به هیچ وجه نرخ بازگشت سرمایه بالایی را برای ما تضمین نمیکرد. اما در بازاریابی درونگرا با کمترین هزینهها میتوانیم بیشترین بازده مالی را داشته باشیم.
۲) تمرکز دقیقا بر روی مخاطبان هدف است.
در تبلیغات سنتی، شما طیف گستردهای از عموم مردم را خطاب تبلیغات خود قرار میدادید و همین موضوع هزینه هنگفتی را به پیکره سازمان تحمیل میکرد، در حالی که در بازاریابی درونگرا هدف دقیقا همان دستهای از مخاطبان است که به کالاها و خدمات شما نیاز دارند و به همین دلیل با تمرکز بر روی نیازها و خواستههای مخاطبان، میتوانیم نرخ تبدیل فروشمان را تا حد چشمگیری افزایش دهیم.
۳) مشتری مشتاقانه و نه از روی اجبار، با ما همراه میشود.
شاید باورتان نشود ولی در این نوع بازاریابی، همه چیز طبق خواسته مشتری پیش میرود و بر خلاف تبلیغات کسل کننده و طاقت فرسای سنتی، اینجا مشتری با اشتیاق فراوان در مسیری که ما میخواهیم حرکت میکند.
یادآوری اینکه چه لحظات سختی را هنگام دریافت ایمیلهای اسپم، تبلیغات پاپ آپ، کاتالوگهای رنگارنگ، تیزرهای تلوزیونی و … گذراندهایم، به درک لحظات شیرین مشتری به هنگام دنبال کردن محتواهای مورد علاقه خود که توسط برند ما در شبکه های اجتماعی، وبسایت و خبرنامه ما منتشر میشود، بسیار کمک میکند.
۴) محتوای ارزشمند به شکل ویروسی منتشر میشود.
بازاریابی درونگرا یا همان بازاریابی جاذبه ای این امکان را به شما میدهد که شاهد انتشار محتواهای کاربرپسند در اینترنت و شبکه های اجتماعی باشید. زمانی که شما محتوایی ارزشمند و با کیفیت تولید کنید، خیالتان آسوده خواهد بود که میتوانید به کمک انتشار ویروسی محتواهای شما توسط کاربران، به چندین برابر کاربران فعلی دسترسی پیدا کنید و این یعنی همان چیزی که به دنبال آن هستیم. باید توجه داشته باشیم که پاسخ به دغدغههای فکری و سوالات مشتریان میتواند به خوبی در این راه به شما کمک کند.
حال میخواهیم سیکل بازاریابی جاذبه ای را به زبان ساده برای تان توضیح دهیم:
جذب مخاطب: گام اول جذب مخاطبانی است که “گروه هدف” ما را تشکیل میدهند.
تبدیل مخاطب به lead: در گام دوم در واقع ما به دنبال ایجاد حس خوب در مخاطب و گرفتن اطلاعات تماس وی هستیم.
تبدیل lead به مشتری: در گام سوم میخواهیم مخاطب را برای خرید از ما قانع کنیم.
تبدیل مشتری به هوادار: در گام آخرِ این سیکل، ما به دنبال نگهداری و مراقبت دائمی از مشتری هستیم به نحوی که دائما برای رفع نیازهایش به ما مراجعه کند.
در ادامه با ما همراه باشید تا در خصوص بازاریابی درونگرا چیست ، بازاریابی محتوایی، سئو و بهینه سازی سایت، بازاریابی شبکه های اجتماعی و موارد دیگر بلاگ اطلاعات مفیدی را برای رشد و ارتقای کسب و کارتان دریافت کنید.
ثبت ديدگاه